آوای فرهنگی – این روزها بازار پرالتهاب شایعات و گمانهزنیها درباره انتخاب وزیر جدید آموزشوپرورش داغ است. به نظر میرسد با نزدیکتر شدن به موعد معرفی وزیر، طیفها و تشکلهای سیاسی با هدف تاثیرگذاری بر انتخاب وزیر، گزینهی مورد علاقه و حمایت خود را جزء گزینههای مطرح برای وزارت معرفی کنند…
این روزها بازار پرالتهاب شایعات و گمانهزنیها درباره انتخاب وزیر جدید آموزشوپرورش داغ است. به نظر میرسد با نزدیکتر شدن به موعد معرفی وزیر، طیفها و تشکلهای سیاسی با هدف تاثیرگذاری بر انتخاب وزیر، گزینهی مورد علاقه و حمایت خود را جزء گزینههای مطرح برای وزارت معرفی کنند. اگرچه بیشتر گزینههایی که مطرح میشود با واقعیت فاصله دارد، اما این فشارها ممکن است انتخاب وزیر بعدی را تحت الشعاع قرار دهد.
در جدیدترین اظهار نظرها، چهار فعال زن اصلاحطلب از حسن روحانی خواستهاند تا در راستای عمل به شعارهای انتخاباتیاش، برای وزارت آموزشوپرورش از “وزیر زن” استفاده نماید. از جمله شعارهای انتخاباتی روحانی در هر دو انتخابات۹۲ و ۹۶، وعده بکارگیری زنان در عرصههای مدیریتی به ویژه در سطوح عالی اداری و اجرایی بود که هیچگاه محقق نشد!
اگرچه به گفته برخی از تحلیلگران سیاسی، در شرایط بوجود آمده روحانی میتواند با معرفی یک وزیر زن پیام روشنی به بدنه اجتماعی حامی خود بدهد اما نباید فراموش کرد که آموزشوپرورش بعنوان یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین وزارتخانههای کشور نیازمند وزیری در قد و قواره مشکلات خود میباشد. البته در اینکه زنانی که در عرصههای مدیریت کلان کشور حضور دارند برای تصدی جایگاه وزارت توانمندی لازم را دارند شکی نیست اما به باور نگارنده با توجه به دو سال باقی مانده از عمر دولت دوازدهم و در شرایطی که وزارتخانه پر مخاطب آموزشوپرورش هم از لحاظ مدیریتی و هم از لحاظ اقتصادی با چالشهای اساسی روبروست عملا معرفی وزیر زن کمکی به حل مشکلات و معضلات پایان ناپذیر آموزشوپرورش نکرده و با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر مجلس، بعید است که بتواند از سد بهارستان عبور کند.
این روزها گزینههای متعددی برای وزارت آموزشوپرورش مطرح میشود؛ از سرپرست فعلی آموزشوپرورش گرفته تا مدیر کل وزارتی آموزشوپرورش و بعضی از نمایندگان فعلی مجلس. اگرچه براساس یک رویه نانوشته معمولا دولتها کسی را که به عنوان سرپرست وزارتخانهای معرفی میکنند را به عنوان وزیر پیشنهادی هم به مجلس معرفی میکنند، شانس سرپرست فعلی آموزشوپرورش برای وزارت بیشتر از دیگران است اما گزینه پیشنهادی رئیسجمهور برای وزارت بزرگترین دستگاه اجرایی کشور با برخورداری از یک میلیون پرسنل فرهنگی و بیش از ۱۳ میلیون دانشآموز قبل از قبول پست وزارت باید اقتضائات، تهدیدها و مسئلههای اصلی حوزه آموزشوپرورش را به درستی بشناسد.
آموزشوپرورش هم از لحاظ ساختاری و هم از لحاظ اقتصادی مدتها است که درگیر مشکلات پیچیده و نابسامانیهای بسیار جدی است. عدم توجه جدی به مشکلات وزارتخانه عریضوطویل آموزشوپرورش بهعنوان دغدغههای ملی باعث تلانبار شدن مشکلات این حوزه شده و عملا دولتها به تنهایی قادر به حل آنها نبوده و نیستند.
کسری دائمی بودجه، انباشتگی مالی و معوقات چندین و چند سالهی فرهنگیان، مصوبات و قوانین اجراء نشده و صدها مسئله ریز و درشت دستگاه عریض و طویل آموزشوپرورش مسائلی نیستند که صرفا با وعده و وعد قابل حل شدن باشند. کاندیداهای پست وزارت باید به خاطرداشته باشند که شعارهای “حل مشکلات و مسائل اقتصادی، رتبهبندی و پرداخت مطالبات فرهنگیان”، شعارهای بسیار دلنشینی هستند اما نه در دولت و نه در مجلس اراده و توانی برای اجرای این شعارها وجود ندارد.
واقعیت این است طی این سالها و از پی آمدن و رفتن وزیرانی از جریانهای مختلف، به دلیل سیاستها، غفلتها و کاستیها، اوضاع آموزشوپرورش نهتنها بهبود نیافته که از بسیاری جهات بدتر هم شده است. بخش اعظمی از مشکلات کنونی آموزشوپرورش، به عدم توجه و اهتمام جدی حاکمیت و دولتها به حل مشکلات ریشهای و زیرساختی این حوزه بر میگردد و تامادامی که سیاستها تغییر نکند، آمدن و رفتن وزیران اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا بر فرض توانایی هم، به تنهایی قادر نخواهد بود موانع را از میان برداشته و راه را برای پیشرفت هموار نماید.
در شرایط کنونی آموزشوپرورش نیازمند وزیری است که با قدرت تعامل و مدیریت چند جانبه ابتکار عمل را در دست گرفته و با اتخاذ دیدگاهی نو، اصلاحات ساختاری و نهادی را با صراحت و جدیت سرلوحه کار خود قرار دهد. بیشک مسیر اصلاح و نوسازی ساختار کهنه و فرسوده آموزشوپرورش بسیار دشوار است اما وزیر جدید باید با واقعبینی، نگاه تخصصی و برنامه محور، بدور از شعار زدگی برای ترمیم ساختار بیمار آموزشوپرورش تلاش کند.
بهزعم نگارنده در شرایط کنونی، عمدهترین انتظارات فرهنگیان از وزیر جدید آموزشوپرورش در دو حوزه خلاصه میشود؛ یکی انتظارات در حوزه اقتصادی آموزشوپرورش است که بهبود معیشت آنان را شامل میشود و این مساله در صدر درخواستها و مطالبات فرهنگیان قرار دارد. انتظار دیگر در حوزه ارتقای کمیوکیفی نظام آموزشوپرورش براساس اجرای کامل سند تحول بنیادین آموزشوپرورش خلاصه میشود.
بیگمان دولت روحانی برای برونرفت از مشکلات کنونی آموزشوپرورش نیازمند بازنگری در برنامههای استراتژیک خود و اتخاذ سیاستهای هوشمندانهای در این حوزه دارد و بدون تغییر نگاه “سنتی و هزینهای” دولت نسبت به آموزشوپرورش نمیتوان انتظار تغییرات بنیادی و ساختاری در این حوزه داشت.
در این شرایط انتخاب درست و هدفمحور میتواند بسیاری از سوء تفاهمات ایجاد شده در خصوص بیتوجهی دولت اعتدال به معلمان و مشکلاتشان را برطرف نماید. بنابراین از رئیسجمهور و مردان تصمیمسازش انتظار میرود احساس مسئولیت و تصمیم منطقی و عاقلانه را جایگزین مصلحتاندیشی و حفظ منافع حزبی و جناحی نمایند و برای ایجاد تحولی لازم و ضروری، با تغییر رویکرد و با اقدامات عملی در جهت بهبود اوضاع آموزشوپرورش، فرهنگیان و دانشآموزان بکوشند.
حسین طاهریفرد فعال فرهنگی و رسانهای
انتهای پیام/