آوای فرهنگی – در هفته گذشته معلمان در بسیاری از شهرهای مختلف کشور در پاسخ به فراخوان “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران”، در مدارس تحصن کردند. معلمان در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات خود دست به اعتصاب زدند و از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند…
در هفته گذشته معلمان در بسیاری از شهرهای مختلف کشور در پاسخ به فراخوان “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران”، در مدارس تحصن کردند. معلمان در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات خود دست به اعتصاب زدند و از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند. این چندمین بر بود که در یک سال گذشته معلمان دست به اعتراض میزدند. پیشتر در ماههای مهر و آبان معلمان دست به تحصن سراسری زده بودند.
اگرچه تحصنکنندگان، دلایل بسیاری برای اعتراض مدنی و مسالمت آمیز خود عنوان میکنند و آن را صرفا اقدامی صنفی برای بیان خواستهها و مشکلات متعدد نظام آموزشی کشور میدانند اما در جبهه مقابل، متاسفانه تلاش میشود این اعتراضات سیاسی جلوه داده شود تا زمینه برای برخورد قهری و امنیتی با آن فراهم شود.
در حالی که قاطبه فرهنگیان عملکرد ضعیف و بیتدبیری در حوزه مدیریتی وزارت آموزشوپرورش را علت مشکلات این روزهای خود میدانند اما واکنش مسئولین این وزارتخانه به تحصن اخیر معلمان در نوع خود سوال برانگیز است.
وزیر آموزشوپرورش تحصن معلمان را اقدامی “ضد تربیتی” دانسته که “بدآموزی” برای دانشآموزان بدنیال دارد. سیدمحمد بطحایی تحصن معلمان و عدم حضور آنان در کلاسهای درس را “ضد عدالت” دانسته است! از سوی دیگر قائم مقام وزیر آموزشوپرورش گفته عکسهای منتشر شده از تحصن معلمان “شیطنت رسانهای” است. به گفته امیر نعمتاللهی قائم مقام بطحایی تحصنها “سراسری” نبوده و “نگرانکننده نیست” وگرنه او الان در دفترش ننشسته بود!!
بحث مشکلات اقتصادی معلمان و تحصن آنان به یکی از بحثهای مهم و چالش برانگیز این روزهای جامعه تبدیل شده است. مسلما انتقاد و اعتراض قانونی در همه امور براساس آنچه در قانون اساسی آمده، نهتنها حق مردم بلکه مطابق با “منشور حقوقشهروندی” یکی از حقوق اساسی ملت ایران است. اعتراضات صنفیومدنی معلمان به سوءسیاستهای دولتهای مستقر نسبت به وضعیت آموزش، شرایط معلمان و دانشآموزان تازگی ندارد و روندی است که از چند سال پیش آغاز شده است.
در دو دهه گذشته تشکلهای صنفی معلمان سعی کردهاند تا دولت و حاکمیت را به توجه بیشتر به آموزشوپرورش و انجام اصلاحات مورد نظرشان مجاب کنند. متاسفانه بیاعتنایی دولت و مجلس به انتظارات و توقعات معلمان باعث شد تا آنان از رسیدگی به مشکلاتشان مأیوس شده و برای بیان مطالباتشان چارهای جزء تحصن و اعتصاب نداشته باشند.
شوربختانه هرگاه بحث مطالبات انباشتی حوزه آموزشی کشور پیش میآید مسئولین آموزشوپرورش به جای یافتن راهکار مناسب به پاککردن صورتمسئله میپردازند که ما چنین و چنان کردیم و در انجام وظایفمان کوتاهی نکردهایم!؟ حال سوال اساسی این است اگر وزیر و سایر مدیران ستادی آموزشوپرورش در انجام وظایفشان کوتاهی نکردهاند پس مقصر اصلی مشکلات این روزهای آموزشوپرورش کیست و چرا با این همه تلاش مشکلات همچنان پابرجاست!؟
متاسفانه آموزشوپرورش آن طوری که باید و شاید در اولویتهای دولت و حاکمیت قرار نگرفته و همیشه از کمبود اعتبارات و تخصیصها رنج برده است. نباید فراموش کرد که علیرغم نگاه غلط به مقوله آموزشوپرورش به عنوان یک دستگاه هزینهای، آموزشوپرورش یک دستگاه سرمایهگذاری است و کمبود امکانات و اعتبارات در آموزشوپرورش باعث ایجاد فاصله در مسائل کیفیت بخشی در آموزش میشود.
و سخن پایانی:
بدون تردید تحصن و اعتراض صنفی معلمان فراگیر و سراسری نبود که اگر میبود میتوانست اتفاقات خوشایندی را رقم زند و چه بسا، بسیاری از مدیران اکنون در اتاقهایشان نبودند! اعتراض صنفی و مدنی معلمان میتوانست پیام بسیار روشنی به دولتمردان و نمایندگان مجلس بدهد، اگر به گستردگی مدارس کشور و با حضور حداکثری معلمان برگزار میشد.
آقای وزیر؛ کارنامه شما و مدیران ستادیتان قابل دفاع نیست. از هر جهت که نگاه کنیم اوضاع آموزشوپرورش خوب نیست. سلسله عملکردهای غلط شما و مجموعه مدیریتی تحت امرتان باعث اعتراض و تحصن معلمان شده است. مهمترین دستاورد اعتراض صنفی و مدنی معلمان میتوانست ریشهیابی مشکلات و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی حوزه آموزشوپرورش باشد؛ اما افسوس که از حرفهای شما و مدیران ستادیتان بیعملی و انفعال بیرون میآید نه چیز دیگر.
مسلما اگر آموزشوپرورش هم وزیر پیگیرتری میداشت نیازی به تحصن و اعتصاب نبود. هیچ معلمی دوست ندارد که کلاس درس را تعطیل کند و دانشآموزان بدون کلاس بمانند اما در این شرایط سخت و نامناسب معیشتی معلمان چگونه و با چه “روشی اعتراضی” باید پیگیر تبعیضها و کاستیهای حقوق قانونی خویش باشند؟
حسین طاهریفرد فعال فرهنگی و رسانهای
انتهای پیام/